ماایم که گه نهان و گه پیداییم

گه مؤمن و گه یهود و گه ترساییم

تا این دل ما قالب هر دل گردد

هر روز به صورتی برون می آییم

نظرات 6 + ارسال نظر
نکیسا یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 15:31 http://hotchocolate.blogsky.com/

تورو خدا تیپ نوشته هات رو عوض کن یکم...

هروقت تو دست از مزدن واسه اونی که واسش میمیری برداشتی...
باشه منم تیپمو عوض میکنم

خاتون یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 http://cafe-rang.blogfa.com

این شعرا خیلی قشنگن
معنی خیلیاشم نمیفهمم...
لطفا بنویسید که از کی و کجاست .

ترو خدا رو نگیرین اگه چیزه دیگه هم میخواین بگید

آذین چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:57

ای اینجا هم صحبت از اونی که نکیسا واسش میمیره
خوب خسرو جان مثل اینکه تو هنوز دچار نشدی
وقتی که:
من عاشق چشمـــــت شــدم نــه عقل بود و نــــه دلی

چیزی نمـــــــی دانم از این دیــــــوانگی یا عــــــــــاقلی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همــــان یک لحظه بود

آن دم که چشمــانت مـــــرا از عمق چشمــــــــانم ربود

پس میشه واسه صاحب اون چشما مرد

به به آذین خانوووم
پارسال دوست امسال هیچی
اونی که نکیسا واسش میمیره فرق داره با این جریان چشما
خوشحالم کامنت گذاشتی
مرسی

نکیسا پنج‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:08 http://hotchocolate.blogsky.com/

نخیر فرق نداره ...این عین مطلب

حالا چرا میزنی!!؟
باشه بابا هرچی تو بخوای

آذین یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:17

دیدی گفتم دچار نیستی خسرو جان

دچار چی ؟؟؟ چرا حرف درست میکنی ؟

نکیسا یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:31 http://hotchocolate.blogsky.com/

دچار یعنی عاشق..
و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک
دچار آبی دریای بیکران باشد

نکیسا اینو باهات موافقم حتی اگه آبی دریای تو و من با هم فرق داشته باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد