خوابم نمی برد
گوشم فرودگاه صداهای بی صداست
باور نمی کنی
اما
من پچ پچ غمین تصاویر عشق را
محبوس و چارمیخ به دیوار سال ها
پیوسته باز می شنوم در درون شب.
من رویش گیاه و رشد نهالان،
پرواز ابرها، تولد باران،
تخمیرهای ساکت و جادویی زمین،
من نبض خلق را
از راه گوش می شنوم، آری
در گرگ و میش صبح
تابم تب آوریده و خوابم نمی برد
باید عرض کنم خدمتت خسروجان که بسیار زیبا بود
آفرین
سپاسگذارم مهدی جان
شعر زیبایی بود از خوندنش لذت بردم و غمین شدم
امیدوارم که بیشتر لذت برده باشی
I cant belive..is it really you???
YA... It`s me, all by myself