خدایا خدایا . . . تو کیستی ؟
می دانم که نوری ، که نوری بخشی ، که نواری – چراغی ده که با آن راهی یابم به سویت ، چراغی کوچک اما بزرگ ؛
که نلرزد ، که نسوزد ، که کم سو نشود ،
که در طوفان خاموش نگردد ؛
که اگر شد با دم نفسی که تو را می طلبد دوباره روشن گردد ،
که اگر شد به اشک دیده ای نوار گردد ؛
نوار بماند تا به وصل تو رسد تا دیگر هیچ نتواند سویش را بگیرد.
سمیر
هرکس که به خدای ایمان آورد به چنان رشته ی محکمی چنگ زده که گسستنش نباشد ...