شکرانه

گویم که دوست دارم درد را ، غم را ، تنهائی را . . . دوست دارم دیدن مرگ را !!!

که اگر نبود این غم ها . . . هرگز نبود زیبائی در انعام تو .

تو می دانستی که نیکی بی بدی آنقدر بی قدر است که هیچ کس قدرش نداند .

تو می دانستی که قدر مادر هم فقط در شب عروجش عیان گردد ،

تو می داستی که قدر پدر هم به روز یتیمی اش رویت گردد ،

تو می دانستی که قدر سیری بر گرسنگی شب ها لمس شود ،

حتی می دانستی که قدر شب قدر در شب بیداری و خستگی صبح آن لمس شود ،

پس شکر . . .

نه برای خوبی ها ؛ که برای بدی ها . که برای سختی ها . که برای غم ها .

که اگر نبودند ، قدر هیچ نمی دانستیم حتی قدر تو . . .

شکرت شکرت شکرت
سمیر
نظرات 4 + ارسال نظر
zdB پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 22:33 http://zendegi-abe-ravanist.blogsky.com/

شکر!

بـــــــله...

آذین شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:40

قدر لحظاتت را بدان که گاهی خیلی زود دیر می شود
خدایا شکرت به خاطر همه داده ها و نداده هایت که تماما حکمت است حتی اگر حکمتش را نفهمیم که این نفهمیدن از محدودیت درک ما و بزرگی حکمت توست

نکیسا یکشنبه 2 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:39 http://hotchocolate.blogsky.com/

نه خدا.....حرف اینا رو گوش نکن...من بدی نمی خوام ..همش خوبی می خوام...
قول می دم همین جوری هم قدر خوبیها رو بدونم...
من با بقیه بنده هات فرق دارم...خیلی باحال ترم

ووو... چه خبرته!!؟
بعضیا همه چیزای خوبو واسه خودشون میخوان.
یکمم واسه ما بذار

آذر جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 16:44

محبوب من از من است و
من از محبوبم.
شکرت ای محبوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد