گوش کن
دورترین مرغ جهان می خواند.
شب سلیس است و یکدست و باز.
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه فصل
ماه را می شنوند.
پلکان جلو ساختمان
درِ فانوس بدست
و در اسراف نسیم
گوش کن
جاده صدا می زند از دور قدم های ترا.
چشم تو زینت تاریکی نیست.
پلک ها را بتکان
کفش به پا کن
و بیا
و بیا تا جایی
که پَرِ ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام ترا
مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.
پارسایی ست در آنجا که ترا خواهد گفت:
بهترین چیز رسیدن به نگاهی ست که از حادثه عشق تَر است.
"سهراب سپهری"
salam
be soorate etfaghi va az google varede weblaget shodam
az inke dasti dar neveshtan dari kheyli khoshhalam
mikhastam ye lotfi bokoni va to weblage man ye nazar bezari
nazare shoma baram moheme
ehsas mikonam dar khosoose aghaye seda ebi va weblage man harf haye ziadi dashte bashi
lotf kon va bekhatere inke to weblaget nazar gozashtam nazare arzeshmandeto be man elam kon
kheyli mamnoon az tavajohet
حتما دوست عزیز
ممنون از شما
کسی که ارزش اینو داشته باشه که اشکای تورو ببیمه هیچ وقت باعث اشک ریختن تو نخواهد شد